ما همه میپنداریم که باید خدا را پیدا کنیم. اما افسوس که نمیدانیم در انتظار یافتن «او» دعاهایمان را به کدامین سو روانه کنیم. سرانجام به خود میگوییم که او در همه جا هست؛ در هر جا که به تصور درآید. و نایافتنی است. و بیهدف زانو میزنیم.
و تو ناتانائیل، به کسی مانند خواهی بود که برای هدایت خویش در پی نوری میرود که خود به دست دارد.
هر جا بروی جز خدا را نخواهی دید. منالک میگفت خدا همان است که در پیش روی ماست. ناتانائیل، همچنان که میگذری، به همه چیز نگاه کن و در هیچجا درنگ مکن. به خود بگو که تنها خداست که گذرا نیست.
...بدان که در لحظه لحظه روز میتوانی خدا را به تمامی در تملک خویش داشته باشی........تملک خدا یعنی دیدن او، اما کسی به او نمینگرد. نگرش تو باید در هر لحظه نو شود.
ناتانائیل، به تو خواهم آموخت که زیباترین هیجانهای شاعرانه، هیجانهایی است که از درک هزار و یک دلیل وجود خداوند به آدمی دست میدهد.
سلام،
سال نو را به شما تبریک می گم... بلاگ خیلی، خیلی جالبی دارید.
اگر دوست داری از امکانات بیشتری استفاده کنید، از تکنولوژی روز در بلاگ خود بهره برید و آن را به سایت تبدیل کنید، به سایت زیر مراجعه کنید.
http://www.30o.ir
این سایت به غیر از امکانات پایه، امکاناتی از قبیل نظرسنجی برای مطالب، ارزیابی مطالب، عضویت برای سایت خویش، گالری تصاویر، آپلود فایل، ایجاد شناسنامه برای کاربران، صندوق پیام در به مانند GMail برای ارتباط بین کاربران، شمارندهای در قدرت GoogleAnalytics و انجمن گفتگو را به رایگان در اختیار شما قرار میدهد.
از اینکه یک بار از این سیستم استفاده میکنید، ممنون.
موفق باشی...
خیلی جالب بود، اینقدر
آندره ژید رو ازش چیزی نخوندم اگه درست یادم مونده باشه تو کتاب ادبیات فارسی دبیرستان یه چیزایی ازش بود
اگه اشتباه نکنم همین کتاب مائده های زمینی بود که توی کتاب ادبیات فارسی دبیرستان بود
درسته. ولی اون ترجمه جلال آل احمد و پرویز داریوش بود، که به نظرم ترجمه قشنگتری بود.
به نظر میاد شما کتابای زیادی خوندین و اطلاعات کاملی دارین، خیلی دوچ داچتم وقت می کردم که کتابای مورد علاقه ام رو می خوندم

همین اتاق آبی سهراب رو هنوز وقت نکردم کامل بخونم
خوچ به حالت
میدونم اینجوری به نظر میاد! ولی منم زیاد کتاب نخوندم. خیلی از کتابهارو کامل نخوندم. خود من هم اتاق آبی رو کامل نخوندم!