دکتر شریعتی

انسان، این عاصی بر خداوند،

که با دستی در دست شیطان: عقل

و دستی دیگر در دست حوا: عشق

و کولبار سنگین امانت بر دوش،

از بهشت بی‌دردی و برخورداری هبوط کرد،

تنها، و در این جهان، غریب!

عاصی اما همواره در دغدغه بازگشت

اکنون آموخته است که از عبادت چگونه به نجات را ه یابد،

و با تسلیم در جبر دلخواه

                   از «رنج رهایی بی‌امیدش» رها شود.

او که از خدا گریخت

پس از آنکه در کوره‌ رنج‌های زمین

                        - آگاهی، تنهایی و انتخاب -

امتحان دید و ناب شد،

اکنون راه بازگشت را به سوی خدا،

                      دوست بزرگش که در انتظار اوست می‌داند،

راهی که از به سوی او «شدن» وی می‌گذرد...!