ظهر عاشورا


عصر تاسوعاست،

کربلا،

امام حسین می فرماید: «انّى اُحبّ الصلوة»،

و جنگ را به تاخیر می اندازد

. . .

ظهر است،

ظهر عاشورا،

کربلا،

امام حسین نماز جماعت را پیش روی دشمن برگزار می کند،

30 تیر به سویش روانه می شود،

. . .

ظهر است،

ظهر عاشورا،

اما صدای اذان به گوش نمی رسد!

و در عوض صدای عزاداران حسینی می آید . . .

آنچه ما لعنش می کنیم، آنچه برایش می گرییم، «مظلومیت حسین» است، و آنچه حسین برایش جنگید «مظلومیت حقیقت» است.

«حقیقت» این است که نماز از کوچکترین تا بزرگترین سوره قرآن سفارش شده،

نماز اول وقت در قرآن سفارش شده، «اقم الصلوة لدلوک الشمس»

در سخت ترین شرایط، شیوه ای برای اقامه نماز در قرآن بیان شده، «و اذا کنتَ فیهم فاقمت لهم الصلوة فلتقم طائفةٌ منهم معک ولیأخذوا اسلحتهم»

و ارزش نماز، با اقامه نماز امام حسین در ظهر عاشورا، رو به روی دشمن، بیان شده است. و کاری که حسین در ظهر عاشورا کرد همین بود، زنده نگه داشتن حقیقت نماز!

و حالا نماز در ظهر عاشورا مظلوم است،  کسی هست که این «حقیقت» را یاری کند؟

و صدای حسین است که در گوش اعصار پیچیده: کسی هست که مرا یاری کند؟؟

حسین کجاست که یاری اش کنیم؟ هر جا که حق و حقیقت هست!

آماده پیوستن به حسین، آماده پیوستن به حق هستیم؟

آماده نفرین دشمنان حسین، آماده بیزاری از ناحق هستیم؟

آنچه برایش می گرییم، آنچه عزایش را می گیریم، مهجوری حقیقت است. عزای حسین، عزای مهجوری حق است، آماده زنده کردن حقیقت هستیم؟

گریه ما برای کشته شدن حسین نیست! کشته شدن را حسین خود انتخاب کرد! عزای ما اندوه فراموشی حقیقت است تا جایی که کسی که حق را احیا می کند کشته می شود! و  اندوهناک تر، تا جایی که پس از او، حقیقتی که برایش کشته شد فراموش می شود!!

عزای ما مظلومیت حقیقت است.

آیا می شود عزادار حسین بود و اندوه کشته شدن حسین را داشت، و راه ظلم به حقیقت را در پیش گرفت؟


تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است

همواره مرا کنج خرابات مقام است


کرامت انسانی

کرامت انسانی
امام علی (علیه ‌السلام):
و أکرِم نَفسَکَ عَن کُلِّ دَنِیَّةٍ و إن ساقَتکَ إلی الرَّغائِبِ؛ فَإنَّکَ لَن تَعتاضَ بِما تَبذُلُ مِن نَفسِکَ عِوَضاً.
نفس خود را در برابر هر پستی گرامی بدار اگر چه تو را به خواسته‌هایت برساند؛ زیرا در برابر آنچه از شخصیت خود از دست می‌دهی عوضی دریافت نمی‌کنی.Respect your own self against every inferiority even though it gives you your wills, for you do receive nothing instead of losing your dignity.نهج البلاغه، کتاب 31

به همه عشق بورز،

به تعداد کمی اعتماد کن،

و به هیچ کس بدی مکن.

                               شکسپیر